دین و اندیشه > قرآن و عترت

مصحف حضرت صدیقه طاهره (س) از مصادیق الهامات الهی بود



به گزارش خبرنگار مهر، فردا سالروز شهادت حضرت صدیقه طاهره (س) است. فدک اسم سرزمینی است در شمال مدینه در نزدیکی قلعه‌های خیبر که حدود یک‌صد کیلومتر با مدینه فاصله دارد. اهل فدک خودشان اراضی فدک را به پیغمبر تسلیم کردند تا جانشان را حفظ کنند. وقتی این اراضی در اختیار پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله قرار گرفت به حسب نقلی که در بعضی روایات شده، این آیه نازل شد که: «وَآتِ ذَا الْقُرْبَی حَقَّهُ اختیار این اموال با شماست؛ اما «ذی‌القربی» در این اموال حق دارند». در واقع دستور داده شد که: درست است که اختیار این اموال با شماست، اما این بخش از اراضی را به «ذی‌القربی» بدهید. در روایت آمده است که منظور از ذی‌القربی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهاست. پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله به امر این آیه شریف فدک را به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بخشیدند و در زمان خودشان در آن‌جا سرپرستی گذاشتند تا آن‌جا را اداره کند. حضرت به اندازه خرج یک‌سال خود و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برمی‌داشتند و مابقی را به عنوان هدیه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بین فقرا تقسیم می‌کردند. تا زمانی که پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله حیات داشتند این جریان ادامه داشت.

خطبه فدکیه حاوی نکات مهمی است که لازم است مطالب عمیق این خطبه تاریخی مورد شرح و بسط قرار گیرد. آیت الله مصباح یزدی در شرح خطبه فدکیه می‌گوید: «قرآن کریم از یک نوع الهام یاد کرده که شامل همه انسان‌ها می‌شود. در سوره شمس بعد از یازده قسم می‌فرماید: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا؛ خدا به نفس و روح آدمی‌زاد فجور و تقوا را الهام کرد.» همه انسان‌ها با یک درک خدادادی کار خوب و بد را می‌شناسند، یا تمایل به کار خوب و کار بد را در خودشان احساس می‌کنند. خودشان این تمایلات را کسب نکرده‌اند و از کسی یاد نگرفته‌اند؛ بلکه این الهام الهی است. الهام ممکن است از سنخ ادراکات باشد؛ یعنی خدا یک چیزی را به انسان می‌فهماند، و یا ممکن است از سنخ میل و گرایش باشد؛ یعنی میل به چیزی را در انسان الهام می‌کند. در مورد وحی هم این چنین است. قرآن می‌فرماید: «وَأَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْرَاتِ؛ خدا به اولیای خود انجام خیرات را وحی می‌کند.» در این‌جا نمی‌فرماید: علم به خیرات را؛ بلکه می‌فرماید: فعل الخیرات. ظاهراً ً خود فعل وحی می‌شود؛ یعنی به عنایت الهی تمایل به کار خیر در اولیای خدا پیدا می‌شود. خداوند از این نمونه کارها زیاد دارد؛ مانند: «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ؛ خدا محبت ایمان و تقوا را در دل‌های مؤمنین قرار می‌دهد.» این کار خداست. وقتی مؤمن با دل خویش ایمان می‌آورد و از نعمت هدایت الهی استفاده می‌کند و شکرش را به جا می‌آورد، خدا هم به او پاداش می‌دهد. پاداش خدا به مؤمن این است که ایمان و عمل صالح را برای او دوست داشتنی می‌کند. در مقابل از کفر، فسوق و عصیان خوشش نمی‌آید. اصلاً از گناه کردن بدش می‌آید.

حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در خطبه شریف فدکیه بعد از حمد بر نعمت‌های خداوند می‌فرمایند: و له الشکر علی ما الهم؛ خدا را شکر می‌کنم بر الهاماتی که فرموده است. در این جا دو احتمال می‌توان مطرح کرد؛ یکی این‌که منظور از این الهام همان الهام عامی باشد که خدا نسبت به همه انسان‌ها و یا حتی غیر انسان‌ها هم فرموده است و چون حضرت سلام‌الله‌علیها یکی از آنها هستند و این نعمت به ایشان هم داده شده است خدا را شکر می‌کنند. مثل این‌که ما خدا را شکر کنیم که به ما چشم داده است. خداوند به خیلی از انسان‌ها چشم داده است؛ ولی این مانع نمی‌شود از این‌که ما خدا را بر این نعمت شکر کنیم. اما شاید احتمال قوی‌تر این باشد که حضرت، خدا را شکر می‌کنند به این جهت که خدا الهامات خاصی به این خانواده عنایت فرموده است و این‌جا تعبیر شکر مناسب‌تر از حمد است؛ چون در شکر این جهت لحاظ شده است که ستایش می‌کنم کسی را که به طور خاص نعمتی به من داده است؛ البته معنای اول هم غلط نیست؛ اما به نظر می‌رسد که این معنای دوم مناسب‌تر باشد و این یک نوع براعت استهلال است؛ یعنی چون بناست در این خطبه به مطالبی اشاره کنند که خدای متعال به ایشان الهام فرموده است، اول اشاره می‌کنند که خدا به ما بعضی چیزها را الهام فرموده است و من پیشاپیش به خاطر این نعمت اختصاصی خدا را شکر می‌کنم.»

مصحف حضرت فاطمه زهرا (س)

آیت الله مصباح در بخشی دیگر از شرح خطبه فدکیه در خصوص صحیفه فاطمیه می‌گوید: «از جمله این الهامات آن الهاماتی است که مصحف حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها را تشکیل داده است. روایات بسیاری نقل شده است که در آن چند روز بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله که آن مصیبت‌های عظیم و غیرقابل وصف بر آن حضرت وارد شد خدای متعال جبرئیل را می‌فرستاد که با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها صحبت کند و برای ایشان تسلی باشد تا حضرت زیاد به آن غصه‌ها و مصیبت‌ها فکر نکند. جبرئیل راجع به داستان‌ها و حوادثی که بعدها اتفاق می‌افتد برای حضرت نقل می‌کرد. بعد اینها جمع شد و به مصحف فاطمه سلام‌الله‌علیها نام‌گذاری شد. در بعضی روایات آمده که در این مصحف چیزی از حلال و حرام نبود و فقط پیشگویی‌هایی بود که جبرئیل برای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها از حوادث آینده کرده بود. حضرت آنها را ثبت کردند و به صورت کتابی درآوردند.

مصحف یعنی جمع‌آوری شده. برخی افراد بی‌اطلاع گمان کرده‌اند که این مصحف چیزی است در مقابل قرآن؛ یعنی قرآن مصحفی برای پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است و در مقابل آن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هم مصحفی داشته‌اند. یکی از تهمت‌هایی که به شیعیان می‌زنند این است که می‌گویند: شیعیان معتقدند حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هم پیغمبر بوده و غیر از قرآن مصحفی داشته‌اند و شیعیان برای خود، قرآن دیگری قائل هستند! در صورتی که آن مصحف همین تحدیث های جبرئیل بوده است و ایشان آنها را جمع‌آوری کرده‌اند و به صورت کتابی درآورده‌اند. ائمه اطهار علیهم‌السلام در بسیاری از روایات می‌فرمایند: «وجدنا فی مصحف فاطمه؛ در مصحف حضرت فاطمه این چنین یافتیم.» به هر حال این مصحف از مصادیق الهاماتی است که اختصاص به حضرت زهراسلام‌الله‌علیها داشته است و جمله: و له الشکر علی ما الهم، می‌تواند براعت استهلال باشد نسبت به الهاماتی که در طول خطبه به آنها اشاره خواهند فرمود.»



منبع:مهر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا