ابزارهای ایران برای مواجهه با ترامپ
ارتباط فردا: رضا رحمتی در یادداشتی در وطن امروز نوشت: دنیا در حال آماده شدن برای بازپسگیری کاخ سفید توسط ترامپ و ترامپیستهاست. ترامپ هماینک هم پدیده است، حتی بعد از گذشت نزدیک به ۸ سال از نخستین روزهایی که «پدیده» بود. به همین دلیل است که برای دومین بار «مرد سال» مجله «تایم» شده. او به همین مناسبت به «تایم» گفته درباره ایران «هر چیزی ممکن است رخ دهد، وضعیت بسیار ناپایدار است». این جملات در حالی است که زمزمههای بسیاری درباره انتخاب یک فرد شدیدا «ضدایرانی» بهعنوان «نماینده ویژه کاخ سفید در امور مرتبط با ایران» توسط ترامپ مطرح میشود. «ریچارد گرنل» که معروف به «سیاستمداری سرسخت نسبت به ایران» و یکی از «قائلان به سیاست تغییر رژیم در ایران» است، میتواند مسیرهای مربوط به گفتوگوها بین ایران و آمریکا را مسدود کند. ترامپ هنوز هم ظرفیتهایی برای «پدیده» دنیای سیاست و سیاست بینالمللشدن دارد. آیا ترامپ برای ایران میتواند شگفتیساز باشد و همه را شوکه کند؟ به برداشت من با توجه به ظرفیتی که از دوره پیشین ترامپ در ذهن داریم و با توجه به کسانی که در این روزها اسامیشان برای منطقه خاورمیانه و به عنوان مسؤولان مستقیم ایران، معرفی شدهاند، میتوان شگفتیهای بیشتری نسبت به دور قبل ترامپ را از او انتظار داشت. با این برداشت، سوالی که به وجود میآید این است که با وجود روی کار آمدن ترامپ در آمریکا، ایران از چه ابزارهایی برای مواجهه با ترامپ و ترامپیستها برخوردار است و اصولا چه باید کرد؟ این یادداشت تلاش خواهد کرد برخی «امکانهای منطقهای ایران» برای مواجهه یا فشار حداکثری ترامپ را مورد توجه قرار دهد.
۱- متنوعسازی محیط بازیگری ایران
شاید مهمترین اقدامی که ایران میتواند در این ماهها و حتی بعد از آن انجام دهد این است که امکانات سیاست خارجی خود را گسترده کند. به این معنا که سیاست خارجی ایران باید به سمت تقویت و هر چه عمیقتر شدن روابط با همسایگان و همپیمانان حرکت کند. اگر چه روابط بینالمللی ایران در سالهای گذشته محدود به روابط با همسایگان شده است اما موقعیت بینظیر ایران به عنوان محل اتصال کشورهای ریز و درشت از یک سو و قرار گرفتن در محیط کنش زیرسیستمهای مختلف سیاسی و بینالمللی از جمله قفقاز، خاورمیانه، خلیجفارس، آسیای جنوب غربی، آسیای مرکزی و… همه و همه این امکان را برای ایران فراهم میکند که سیاست خارجی خود را متنوع کند. این دید به سیاست خارجی میتواند ایران را نهصرفا به یک بازیگر منطقهای که حتی یک بازیگر بینالمللی تبدیل کند. هر یک از این زیرسیستمها درگیر معماهای مختلفی هستند؛ در حوزه قفقاز، منازعه دیرینه بین آذربایجان و ارمنستان میتواند وضعیت میانجیگری ایران را تقویت کند، بویژه که موضوع دالان زنگهزور نیز در همین حوزه قرار گرفته است که منافع ملی ایران را نیز مستقیما تحت تاثیر قرار میدهد.
در منطقه آسیای مرکزی، روابط بین تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان و تا حدودی نیز افغانستان، حائز اهمیت است. وضعیت افغانستان میتواند امکانات سیاست خارجی ایران را نه فقط در منطقه که حتی در سطح بینالمللی افزایش دهد، بویژه که ایران در روابط دوجانبهاش با افغانستان نیز درگیر پروژههایی شبیه مواد مخدر، مهاجرت، قاچاق و مسائلی از این دست است و بدون حضور ایران نمیتوان منازعات بین افغانستان و همسایگانش را حل و رفع کرد.
در حوزه خلیج فارس، سفر اخیر هیات عربستان به ایران میتواند سنگ بنای یک رابطه مهم در زیرسیستم خلیج فارس باشد. حضور هیات نظامی عربستان سعودی به ریاست ارتشبد فیاض بن حامد الرویلی، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح عربستان در تهران در روز ۲۰ آبان و دیدار با سرلشکر باقری و گفتوگو پیرامون نگرانیهای امنیتی دوجانبه در حالی انجام شد که روابط بین ۲ کشور در یکیدو ماه اخیر گسترش بیشتری یافته است. این در حالی است که عربستان مهمترین نگرانی امنیتی خود را در منطقه خاورمیانه یعنی یمن، تا حد زیادی برطرف کرده است و میتواند از زیر یوق اسارت حمایتهای امنیتی ترامپ رها شود و رویکرد ترامپ نسبت به این کشور مبنی بر پرداخت هزینههای امنیتی حمایت آمریکا از عربستان در برابر ایران را از بین ببرد؛ موضوعی که هم تشدید تنش در منطقه را کنترل میکند و هم خیال عربستان از مسیری که برای توسعه انتخاب کرده را راحت کرده و مناقشه امنیتی خود با ایران را به سطح «کنترلشده» یا «مهارشده» رسانده است. ایران نیز میتواند از برآیند این تنشزدایی با کشورهای خلیج فارس، بازیگری فعالی در این زیرسیستم داشته باشد و با همین رویکرد، روابط خود را بویژه با عربستان بیشتر کند.
به نظر میرسد برگزاری مانورهای مشترک در دریای عمان مسیری ممکن برای رسیدن به این هدف باشد. همچنین ۲ دولت میتوانند در مسیر سرمایهگذاری مشترک فعالانهتر عمل کرده و پیوندهای دوجانبه را تقویت کنند. این موضوع همچنین قابل سرایت به عمان نیز است. درباره یمن نیز به نظر میرسد رویکرد ایران باید از نگاه امنیتی صرف، خارج شده و برنامه بلندمدتی برای ثبات سیاسی و اقتصادی در این کشور مورد توجه قرار گیرد.
در زیرسیستم خاورمیانه نیز عراق به سبب پروژه نوسازی کنونی دولت، میتواند محل توجه دیپلماسی اقتصادی ایران قرار گیرد، بویژه که پیوندها و پیوستارهای ذهنی و روانی روابط ۲ کشور بسیار ممکن است. شاید اغراق نباشد اگر گفته شود عراق میتواند در دوره تحریمهای شدید دور دوم ترامپ، مهمترین بازیگر روابط خارجی ایران باشد. تسهیل روابط با اقلیم کردستان عراق که در ماههای اخیر انجام شده است نیز میتواند این موضوع را تقویت کند؛ موضوعی که برای ایران آورده امنیتی نیز دارد و سبب تحکیم و تقویت مرزهای ۲ کشور میشود.
حتی در محیط امنیتی کنونی سوریه نیز ایران میتواند وضعیت از دست رفته دستاوردهای امنیتی و سیاست خارجی را تا حدی ترمیم کند. این موضوع البته با پیچیدگیهای بسیاری همراه است اما اگر مساله اهمیت منافع ملی است، گفتوگو و ایجاد یک مسیر باز با گروههای حاکم در سوریه نیز امکانپذیر است. به هر حال موضوع مقدسات شیعیان در سوریه، موضوع مهمی است که ضرورت رسیدن به یک نقشه راه پیرامون آن، قبل از شکل گرفتن یک وضعیت خطرناکتر در مناسبات بین ایران و این گروههای حاکم بر سوریه، امری ضروری است.
۲- تقویت چسبندگیهای امنیتی
در مناسبات امنیتی منطقهای و بینالمللی، ایران زمانی میتواند سطح آسیب را کاهش دهد که در معرض تکانشهای امنیتی قرار نگیرد. منظور از تکانشهای امنیتی این است که محیط داخلی، امنیت ملی و منافع حیاتی کشور، دستخوش فشارهای سیستم بینالمللی نشود. قرار گرفتن در این وضعیت سبب گسترش محیط امنیتی ایران شده است. این موضوع به تقویت همکاریهای ایران و ایجاد چسبندگیهای امنیتی در سایر بازیگران منطقهای به ایران منجر میشود. این شرایط میتواند احتمال آسیب و اقدامات امنیتی علیه ایران را کاهش داده و سبب شکلگیری یک محیط امنیتی با در نظر گرفتن اولویتهای ایران در این مناطق شود. این موضوع زمانی اتفاق میافتد که اولویتهای امنیتی ایران تبدیل به اولویتهای امنیتی سایر کشورها نیز شود. گسترش محیط امنیتی ایران به معنای گسترش دامنه منازعه در غرب آسیا نیست، بلکه برعکس به معنی کاهش دامنه منازعه و افزایش بازیگری بینالمللی در محیط امنیتی است. ایران در تمام زیرسیستمها، امکان بازیگری دارد، بنابراین امکان تسری و گسترش محیط امنیتی خود را نیز دارد. ایران به واسطه موقعیت جغرافیایی و پیوندهای تاریخی و سیاسی خود از موقعیت امنیتی ویژه و منحصر به فردی برخوردار است و به همین سبب است که هیچ بازیگری در منطقه از این موقعیت، برخوردار نیست. این موضوع سبب شده است هیچ مسیر امنیتی در این منطقه نتواند به نتیجه برسد، مگر با در نظر گرفتن اولویتهای امنیتی ایران یا در نظر گرفتن انتخابهای استراتژیک آن. بنابراین دست ایران برای مواجهه با ترامپ نهتنها بسته نیست، بلکه به سبب افزایش دامنه انتخابهای ایران یا محیط گسترده امنیتی ایران، امکان بازیگری ایران در منطقه وجود دارد. این محیط امنیتی میتواند چسبندگیهای سیاسی و اقتصادی را نیز به دنبال داشته باشد و منافع اقتصادی متعاقب انتخابهای امنیتی ایجاد کند.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام
منبع:ایسنا