دین و اندیشه > علوم انسانی

تردید عده‌ای در تأثیرگذاری «فلسفه اسلامی» به خاطر فعلیت آن است نه قابلیت



به گزارش خبرنگار مهر، نشست کنش فلسفه اسلامی در تحول علوم انسانی همراه با تطبیق نقش اندیشه‌های فلسفی آیت الله مصباح در جامعه شناسی به همت انجمن علمی فلسفه اسلامی و در مجتمع حوزوی امام رضا علیه السلام برگزار شد.

در این نشست حجت الاسلام فرهاد داودی پور رئیس پژوهشکده فقه و علوم انسانی امام رضا (ع) در آغاز نشست بیان داشت: دانش‌های علوم انسانی اجتماعی گزاره‌هایی توصیفی برای طراحی الگوهای مطلوب دست یابی به حداکثر رفاه جامعه است. رفاه اجتماعی که دانش‌های علوم انسانی در پی مکانیزم بهینه دست یابی به حداکثر آن هستند، کاملاً مبتنی بر نگاه فلسفی فیلسوف اجتماعی و منابع شناختی وی هستند و هستی شناسی فیلسوف اجتماعی، مبنای نسبی یا مطلق گرایانه شناخت و عدالت در نگاه فیلسوف اجتماعی است که نظام علم انسانی را سامان می‌دهد. مبنای فلسفه تاریخ، کنشی بنیادین در علم انسانی به همراه دارد، از این رو گزاره‌های متعالی فلسفه اسلامی که بر تحلیل دقیق ادراک و ارتباطات طولی و عرضی و عمقی وجود استوارند کنشی گسترده در تحول علوم انسانی را به همراه خواهند داشت.

در ادامه نشست حجت الاسلام حسین شایسته معاون پژوهش حوزه علمیه امام رضا (ع) بیان داشت: امروزه سخن گفتن از تأثیر «دانش فلسفه» و مبانی آن در تولید و توسعه علوم انسانی، فراتر از حد احتمال رفته و محقق الوقوع بودن آن در بین اهل علم، امری قطعی و مسلم شمرده می‌شود، چنان که زایش و ارتزاق علوم انسانی از «فلسفه غرب»، این امر را کاملاً اثبات می‌کند. ولیکن آن چیزی که سبب تردید عده‌ای در تأثیرگذاری «فلسفه اسلامی» در حوزه علوم انسانی شده است، قابلیت دانش «فلسفه اسلامی» و مبانی آن نیست. بلکه «کنش‌گری» و «فعلیت» آن است.

وی افزود: واقعیت آن است که تأثیرگذاری فلسفه اسلامی در مسیر «اسلامی سازی علوم» و تولید نظریات در عرصه علوم انسانی، جز با دو امر تسهیل نمی‌یابد، اولاً موضوع دانش فلسفه از آسمان کلیات «وجود بما هو وجود» نازل شود و با راهبرد «نظام سازی فلسفی» به میدان مسائل نظام توسعه یابد؛ امری که تاکنون چندان تحقق نیافته است. ثانیاً دانش فلسفه از «سطح نخبگانی» توسط «حلقه های میانی» به سطوح رایج جامعه سریان یافته، مسائل آن با زبان عامه در شئون جامعه «استمرار» یابد؛ به عبارت دیگر فلسفه باید تنفس جامعه بشود تا دغدغه تولید «نظریات» و خلق «الگوها» و «نهادهای علوم انسانی»، با هدایت «جامعه نخبگانی» در مجموعه جامعه انتشار یابد.

حجت الاسلام علی اکبر بیاری پژوهشگر حوزه دین و فلسفه در بخش پایانی نشست بیان داشت: بنیان گذاران علم جامعه شناسی موجود مثل ماکس وبر، دورکیم و مارکس با توجه به گرایش‌های فلسفی خود در جنبه‌های معرفت شناسی و هستی شناسی و انسان شناسی، جامعه شناسی امروزی را مبتنی بر افکار فلسفی مادی گرایانه بنا نهادند.

این دانش آموخته جامعه شناسی از مؤسسه امام خمینی (ره) در ادامه اضافه کرد: حضرت آیت الله مصباح یزدی که یک فیلسوف و متفکر و اسلام شناس واقعی بود که سه سال قبل از انقلاب دغدغه افکار التقاطی و منحرف را داشت. بر همین اساس ایشان در مؤسسه در راه حق و سپس در مؤسسه باقر العلوم و بعدها در مؤسسه امام خمینی بنیانی را پایه گزاری کردند که نتیجه اش اسلامی سازی علوم انسانی از جمله جامعه شناسی خواهد شد. آن آیت الله فقید از آنجا که معتقد بود که تحقق علوم انسانی اسلامی مبتنی بر فلسفه اسلامی می‌باشد ابتدا کتاب آموزش فلسفه را تدوین کردند و سپس به طرح مباحث معارف قرآن پرداختند و با تأسیس رشته‌های علوم انسانی و پذیرش طلاب واجد شرایط به آموزش این معارف فلسفی و بنیادین پرداختند. برای نمونه یکی از این کتاب‌ها، کتاب جامعه و تاریخ از نگاه قرآن می‌باشد که محتوای مباحث آن مبتنی بر فلسفه و مبانی اسلامی می‌باشد مثل تقسیم جوامع به جوامع منحط و صالح که کاملاً متفاوت با مباحث جامعه شناسی موجود می‌باشد چون فلاسفه غرب با توجه به مبانی مادی گرایانه خود جوامع را تقسیم می‌کنند به جوامع پیشرفته و توسعه یافته یا در حال توسعه یا عقب مانده که شاخص توسعه یافتگی در این موارد صرفاً امور مادی و رفاهی و حیوانی است نه امور معنوی.

بیاری در پایان گفت: آیت الله مصباح تنها به کار علمی بسنده نکردند و زمینه ساز طرح ولایت برای دانشجویان دانشگاه‌های کشور شدند تا بدین روش بتوان اندیشه‌های بنیادین فلسفی اسلام را در دانشجویان شکل داد سپس این دانشجویان با توجه به این مبانی به تولید علوم انسانی اسلامی همت بگمارند و زمینه ساز تحقق آن در جامعه اسلامی شوند.


منبع:خبرگزاری مهر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا