دین و اندیشه > اندیشمندان و اندیشکده ها

داوری اردکانی: علوم اجتماعی وقتی پیشرفت می‌کند که اهل نظر، مشکلات آن جامعه را دریابند



ارتباط فردا: مراسم گرامی‌داشت روز پژوهش با تجلیل از نفرات برتر و شایسته، صبح امروز سوم دی ماه سال ۱۴۰۳ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در این مراسم که برگزاری آن به‌دلیل تعطیلی ادارات به این هفته موکول شد، ضمن افتتاح کتابخانه استاد پورنامداریان نفرات برتر طبق فهرست اعلامی، تجلیل به‌عمل شدند.

در بخش نخست این مراسم، پیام استاد پیشکسوت فلسفه، رضا داوری اردکانی برای حضار قرائت شد. متن پیام به شرح زیر است:

به نام خدا

برگزاری مراسم هفته پژوهش فرصت مغتنمی است که این همکار سالخورده به جناب آقای دکتر نجفی ریاست محترم پژوهشگاه و استادان و پژوهشگران گرامی ادای احترام کند. این احترام نخست، احترام به دانش و دانشمندان است و دوم با این امید و توقع صورت می‌گیرد که پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بکوشد منشأ تحولی در نگاه ما به علوم انسانی و پژوهش‌های فرهنگی باشد. ما اکنون به علوم انسانی و نقد وضع موجود آن، نیاز مبرم داریم تا آنجا که حتی اگر بخواهیم وضع کلی علم در کشور را بدانیم باید از طریق علوم انسانی وارد شویم. یعنی اگر بپرسند ما که دانشمندان ممتاز داریم، چرا از دانش آنان چنانکه باید بهره نمی‌بریم، پاسخ پرسش را از علوم انسانی باید بگیریم. خوشبختانه این پژوهشگاه که بزرگترین پژوهشگاه علوم انسانی است، جامعیت و ظرفیت علمی و امکان‌هایی دارد که می‌تواند در پژوهش‌های اساسی فرهنگی و اجتماعی مشارکت مؤثر داشته و نیز مقام و موقع علوم انسانی را به جامعه علمی کشور نشان دهد و مخصوصاً روشن سازد که علوم گرچه در آموزش و پژوهش در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها از هم جدا و با یکدیگر متفاوتند در وجود و پیشرفتشان به‌هم وابسته‌اند و باهم تناسب دارند.

به گمان من، در شرایط کنونی نیاز به علوم انسانی مقدم بر نیاز به دیگر علوم است، زیرا علوم پایه، مهندسی، کشاورزی و… وقتی کارساز می‌شوند که برنامه‌ریزان کشور در برنامه‌ای که ناگزیر باید به مدد علوم انسانی تدوین شود، شرایط بهره‌برداری از آنها را در نظر گرفته و معین کرده باشند.پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی باید در این برنامه‌ریزی مشارکت و مساهمت داشته باشد و هفته پژوهش برای پژوهشگاه فرصت مناسبی است که در برنامه‌های خود بازنگری کند و به تدوین برنامه آینده خود بیاندیشد. شاید ذکر این مطالب در چنین مجلسی حمل بر جسارت شود، اما چون جامعه ما هنوز چنان‌که باید به اهمیت علوم انسانی و اجتماعی پی نبرده است، نیاز است بر اهمیت آن تا آنجا که ممکن است، تأکید شود. این علوم در زمان ما چندان اهمیت دارند که شاید غلو و اغراق نباشد اگر بگوییم پیشرفت دیگر علوم نیز به قوام آن وابسته است. علوم اجتماعی صورت‌بندی نیازهای اجتماعی و فرهنگی هر جامعه‌ای است.

نیازهای طبیعی، نیاز فردی و شخصی است که قدما از آن به نیاز لذاته تعبیر می‌کردند، اما آدمی در جامعه نیازهای دیگر پیدا می‌کند که از آنها به نیاز لغیره تعبیر کرده‌اند. علوم انسانی و اجتماعی بیان وضع زمان و نیازها و مشکل‌های آن و نشان‌دادن راه رفع آنهاست و چنانکه اشاره شد مسائل جامعه صورت‌بندی نیازمندی‌های آن است. دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی به مشکل و مشکل‌های موجود نظر می‌کنند و می‌پرسند که چگونه باید آنها را رفع کرد و با طرح این پرسش است که مشکل به مسئله اجتماعی‌انسانی مبدل می‌شود و تحقیق و تأمل در آن و جستن راه حل و رفع مشکل و پیمودن آن راه به مدد و راهنمایی علوم انسانی صورت می‌گیرد. طرح مسئله اجتماعی موقوف به درک مشکل و اراده به رفع آن است. علوم اجتماعی وقتی در یک کشور و جامعه پیشرفت می‌کند که دانشمندان و اهل نظر مشکلات آن جامعه را دریابند. علوم اجتماعی در تاریخ هم وقتی پدید آمد که جامعه دچار بحران بود و می‌بایست چاره‌ای برای رفع بحران و عبور از آن بیابد.

تسلیم‌شدن به مشکل‌ها و عادت‌کردن به آنها، درک مشکل نیست. همه ما می‌دانیم که به‌طور مثال، در کار آموزش‌وپرورش و مدرسه و دانشگاه مشکل بسیار است، اما وقتی می‌پرسند مشکل چیست؟ معمولاً پاسخ‌هایی داده می‌شود که پاسخ نیست، بلکه بیان بخشی از مشکل است! مثلاً در پاسخ به اینکه آموزش‌وپرورش چه مشکلی دارد، می‌گویند حقوق معلم کم است و چنانکه باید به تربیت معلم اهتمام نمی‌شود. البته باید به تربیت معلم اهتمام کرد و شأن معلمان و تأمین معاش آنان را مهم دانست، اما اینها مشکل آموزش‌وپرورش است و نه راه حل مسئله.

اگر تربیت معلم نظام و سامان داشت و امکان تأمین معاش شایسته برای معلمان میسر بود، مشکل عمده‌ای وجود نداشت. باتوجه به کوشش‌هایی که در دهه‌های اخیر برای اصلاح آموزش‌وپرورش صورت گرفته و هیچ‌یک به‌جایی نرسیده است، به‌نظر می‌رسد که هنوز آموزش‌وپرورش برای ما به‌صورت مسئله در نیامده است و آن را نیاز حقیقی خود نمی‌دانیم و البته طرح مسئله آن هم آسان نیست. با این‌حال دانشمندان، دانشمند شده‌اند که کار دشوار و دشوارترین کارها را به عهده گیرند و انجام دهند. دانشمندان علوم انسانی و اجتماعی باید به نیازها و امکان‌های جامعه خود بیاندیشند. در علوم انسانی‌اجتماعی نظر و عمل از هم جدا نیستند و اگر جدا شوند نه نظر راه را می‌یابد و نه عمل به‌جایی می‌رسد. ما اکنون نیاز داریم که وضع علم به‌طور کلی و به‌خصوص وضع علوم انسانی را دریابیم و این دریافت بدون نظر انتقادی حاصل نمی‌شود و پیداست که صالح‌ترین کسان برای نقد علوم انسانی، دانشمندان این علومند.

اگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بتواند به تحقیقی جامع در وضع علوم انسانی و اجتماعی در کشور بپردازد (مقصود از این پژوهش ترتیب جداول و جمع‌آوری آمار نیست که اینها مقدمات پژوهشند) گام بزرگی برای ممهد کردن راه پژوهش‌های علوم انسانی‌اجتماعی برداشته است. از جسارتی که کردم عذر می‌خواهم. می‌دانید که این ناچیز مدتی افتخار همکاری و خدمت در این پژوهشگاه را داشته و به آن احساس تعلق‌خاطر می‌کند و امیدوار است که پژوهشگاه پیشرو در کار تحقیق و پژوهش اجتماعی‌فرهنگی باشد.

از خداوند برای شما توفیق مسئلت دارم.


منبع:خبرگزاری مهر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا